امروز هم ایرانیان در سراسر جهان این جشن زیبا را در کنار یکدیگر برگزار می کنند و به خواندن شاهنامه و گرفتن فال حافظ می پردازند. شب چله بر تمامی دوستان و هم میهنان عزیز فرخنده باد. همیشه شاد باشید و اهورایی.
برای دانلود تحقیق به صورت کامل کلیک کنید. دانلود به صورت فایل ورد
گذشت پائیز آمــد فصل سرما سر آغازش شب زیبـــای یلداچه شبهای درازی دارد این فصل یقین زلف سیاه گسیـــوی یلدادراین فصل زمستان یکدلی به محبت دوستی سیمـــــای یلداشب یلـــــدا عجب نیکو فتاده به ماه دی که آید بوبـــی یلدادر ایام گذشته کـــرسی عشق بپا بـــــود از شب والای یلدابه روی کرسی و سینی فراوان عیان بود از صفا صد خوی یلدالحاف و منقل و آتش بــه خانه نشسته دور هــم همسوی یلدازبرف و داستان راه مـــــانده سخنها رفتــــه از سرمای یلدازسنجدآش کشک وقصه گفتن بسی دریــــای قصه پای یلداز نو رسمی بپا از بهــــر فردا صفا و خرمــــــی فردای یلدامبارک باد فصل بــرف وباران به یٌمن نعمت دیمــــــای یلدامقدم شکـــر ایزد کن به عالم ز حاصل پر ثمـــر دارای یلداسلام ای فصل سرد و برف و باران خوش آمد گویمت فصل زمستاناگـــــــر چه زحمتی را نیز داری ولکــن رحمت آری باغ وبستانشاعر: منصور مقدم_________________***در همین حسرت که یک شب راکنارت، مانده امدر همان پس کوچه ها در انتظارت مانده امکوچه اما انتهایش بی کسی بن بست اوستکوچه ای از بی کسی را بیقرارت مانده اممثل دردی مبهم از بیدار بودن خسته امدر بلنداهای یلدا خسته، زارت مانده امدر همان یلدا مرا تا صبح،دل زد فال عشقفال آمد خسته ای از این که یارت مانده امفــــــــال تا آمد مرا گفتی که دیگر،مرده دلوز همان جا تا به امشب، داغدارت مانده امخوب می دانم قماری بیش این دنیا نـبودمن ولی در حسرت بُردی،خمارت مانده امسرد می آید به چشم مست من چشمت و بازاز همین یلدا به عشق آن بهارت مانده ام._________________شب است و گیتی غرق در سیاهیشب بلند است و سیاهی پایدار ، ولیباور به نور و روشنایی است ،که شام تیره ما را ، از تاریکی می رهاندو از دل شبهای یلدا ، جشن مهر و روشنایی به ما ارمغان می رساندتیرگی هاتان در دل نور خاموش باد ،شب یلدا را به نور قرنها قدمت جاری نگه داریم . . . . ===================واژه ای است سُریانی که به زبان فارسی راه یافته و به معنای درازترین شب سال است. شب اول برج جَدی، شب چله بزرگ زمستان. این واژه در سُریانی به معنای میلاد است، چون شب یلدا را با میلاد مسیح (ع) تطبیق کرده اند به این نام نامیده اند و به همین معنا، معزّی سروه است:تو جان لطیفی و جهان جسم کثیف (۱) استتو شمع فروزنده و گیتی شب یلداست (۲)یلدا؛ (مأخوذ از سریانی) لغت سریانی است و به معنای میلاد عربی است، چون شب یلدا را با میلاد مسیح تطبیق می کرده اند از این رو بدین نام نامیده اند. برخی فرهنگ نویسان پنداشته اند که یلدا یکی از ملازمان حضرت عیسی بوده است (۳).یلدا؛ واژه ای است سریانی و به معنای زاد و زایش است و در فرهنگ آریایی شب زادن مهر است. غریبان یلدا را با نوئل تطبیق داده اند، رومیان برای زادن واژه ناتالیس را داشتند، مسیحیان سریانی واژه یلدا را با خود به ایران آوردند و از آن زمان تاکنون ماندگار شده است (۴).
چهل روز از زمستان که آغاز آن برابر است با اول جَدی و هفتم دی ماه جلالی و بیست و دوم دسامبر فرنگی، و پایانش برابر است با شانزدهم بهمن ماه جلالی و سی ام ژانویه فرنگی که به آن چله بزرگ زمستان گویند. چله کوچک زمستان: بیست روز از فصل زمستان که آغاز آن از هفدهم بهمن ماه جلالی شروع می شود و در پنجم اسفند ماه پایان می یابد (۵).در ایران مرکزی چله بزرگ زمستان از آغاز زمستان که برابر است با آغاز دی ماه شروع می شود و مدت آن چهل روز است. و چله کوچک زمستان از شب دهم بهمن ماه تا پایان بهمن ماه که مدت آن بیست روز است (۶).
چهل روز از موسم زمستان که آغاز آن مطابق اول جَدی و هفتم دی ماه جلالی و بیست و دوم دسامبر فرانسوی و پایانش شانزدهم بهمن ماه جلالی و سی ام ژانویه فرانسوی است.
در تداول عامه بیست روز از فصل زمستان… از هفدهم بهمن ماه جلالی شروع شود و پنجم اسفند ماه به آخر رسد. چله زمستان همان چله بزرگ است و گاه در تداول عامه کنایه از سرمای سخت باشد: چله زمستون. (۷)
شب یلدا به معنای تیرگی و سیاهی و بلندی و درازی در ادبیات فارسی مورد استعاره و تشبیه قرار گرفته و شاعران پارسی گوی، زلف و چشم و دل یار را در سیاهی، و روز هجران و جدایی و دوری را در درازی به شب یلدا تشبیه کرده اند:عنصری سروده:چون حلقه ربایند به نیزه تو به نیزهخال از رخ زنگی بربایی شب یلدا منوچهری سراید:نور رایش تیره شب را روز نورانی کنددود چشمش روز روشن را شب یلدا کندناصر خسرو فرموده:گر نیابد خوی ایشان، در نیابد خلق راروز روشن، در بر دانا شب یلدا شودقندیل ضروری به شب قدر به مسجدمسجد شده چون روز و دلت چون شب یلدااو بر دوشنبه و تو بر آدینهتو لیل قدر داری و او یلدا مسعود سعد سروده:کرده خورشید صبح ملکتِ توروز همه دشمنان، شب یلدا معزّی سراید:ایزد دادار مهر و کین تو گوییاز شب قدر آفرید و از شب یلدازان که به مهرت بُوَد تقرب مؤمنزان که به کینت بُوَد تفاخر ترسا سیف اسفرنگی سروده:سخنم بلند نام از سخن تو گشت و شایدکه دراز نامی از نام مسیح یافت یلدامعزّی سراید:تو جان لطیفی و جهان جسم کثیف استتو شمع فروزانی و گیتی شب یلداخاقانی فرموده:گر آن کیخسرو ایران و تور استچرا بیژن شد اندر چاه یلداآری که آفتاب مجرد به یک شعاعبیخ کواکب شب یلدا برافکندهمه شب های غم آبستن روز طَرَب استیوسف روز به چاه شب یلدا بیندبا جفای تو بر، که خورد از عمرشب یلدا رفو که کرد پرندهست چون صبح آشکارا کاین صباح چند رابیم صبح رستخیز است از شبِ یلدای من سعدی فرماید:همه بر آن همه دردم امیدِ درمان استکه آخری بُوَد آخر شبان، یلدا راروز رویش چو برانداخت نقاب از سر زلفگویی از روز قیامت شب یلدا برخاستیادِ آسایش گیتی، بزند بر دل ریشصبح صادق ندمَد تا شب یلدا نرودبرآی ای صبح مشتاقان اگر هنگام روز آمدکه بگرفت این شب یلدا ملال از ماه و پروینمنظر به روی تو هر بامداد نوروزی استشبِ فراق تو هر گه که هست یلدایی است انجمن آرا سروده:شب یلدای غمم را سحری پیدا نیستگریه های سحرم را اثری پیدا نیست رضا قلی خان هدایت سراید:در سالی اگر شبی است یلدادر یک مه آن صنم دو یلداستو در نثر فارسی آمده است:«و در شب های یلدای ظلم که آفتابِ ملکِ من به مغربِ زوال، افول نماید، چراغ فراغ چگونه افروزند» (۸)نویسندگان عرب نیز از شب یلدا به شب میلاد (لیله المیلاد) یاد کرده اند که عیسی (ع) در آن شب بزاد، و در بلندی و درازی و وصال یار، مانند شاعران و نویسندگان پارسی گوی، در صناعاتِ لفظی به استعاره و تشبیه اش گرفته اند. ابونواس شاعر تازی، شعری سروده که برگردان پارسی آن چنین است:ای شب میلاد! آیا دانی که در عشق ورزیاز پگاهی که بوده ای از من درازتری! (۹)و عبدالله پسر عبدالله طاهر سروده که برگردان پارسی آن چنین است:شب میلاد بلندترین شب سال هم گذشتو کوتاه ترین آن، این دویند دوگونهبه یک معنا بلند شد و کوتاه گشتدر کنار معشوق و اجتماع سالانه (۱۰)
وران تاریخی اقوام آریایی و پس از روزگاران کوچ به این سرزمین، آنگاه و آنجا که: «ده ماه زمستان بود و ده ماه تابستان و گاه پنج ماه زمستان، زمستان ها سرد و یخ بندان؛ آب ها سرد، زمین ها سرد، گیاهان سرد، و سراسر سیلاب و یخ» (۱۱) و آریایی همواره از تیرگی و تاریکی و پدیده های اهریمنی خزنده و گزنده و درنده که در تاریکی پدیدار می شدند می هراسید و لحظه شمار روشنایی و روز بود.در گذر این تجربه ها درازترین شب زمستان را به درستی شناخته بود و می دانست که در پی آن شب، شب ها رو به کوتاهی می رود و روزها به درازا می کشد و این مایه شادمانی او می شد و آن شب بلند را جشن می گرفت و تا پگاه بیدار بود.پیروان آیین باستان نیز معترفند که: «… در شب های دراز زمستان، دور آتش گرد می آمدند تا روشنایی را افزون ساند و چون درازترین شب سال یعنی آخرین شب از ماه آذر فرا می رسید به انگیزه این که از فردای آن شب، روشنایی بیشتر خواهد شد و روزها درازتر خواهد بود شادی می کردند.» (۱۲).در باورهای آیینی باستان، یلدا، شبِ زاد و زایش مهر است، بنابراین ریشه و پیشینه این باور به دیرینه ترین روزگار آیینی ایران باستان در آن سوی هزاره ها می رسد یعنی به ایزد مهر و آیین مهر یا روزگر مهرپرستی آریاییان. برخی گویند واژه سریانی یلدا که به معنای زاد و زایش است با مسیحان سریانی به سرزمین های آریایی آمد و از آن روزگار تاکنون این واژه در ایران مانده است. چرا که مهرپرستی از ایران به اروپا راه یافت و بر همه جا چیره شد. رومیان واژه نوئل را برای زادروز داشتند و زادروز مهر را جشن می گرفتند. پس از چیرگی مسیحیت بر اروپا، یلدا را با نوئل تطبیق دادند. (۱۳)«برخی فرهنگ نویسان پنداشته اند که یلدا نام یکی از ملازمان عیسی (ع) بوده است ولی چنین نامی در زمره ملازمان او در مأخذی دیده نشده…» (۱۴) این پندا ناشی از این بیت سنایی است که سروده:به صاحب دولتی پیوند اگر نامی همی جوییکه از یک چاکری عیسی چنان معروف شد یلدا.......(http://amozesh20.blogsky.com/)
برای دانلود تحقیق به صورت کامل کلیک کنید. دانلود به صورت فایل ورد
همکار گرامی !
آدرس دبستان مالک اشتر تغییر پیدا کرده . در صورت امکان لینک را اصلاح فرمایید .
malekashtar18.mihanblog.com
همکار گرامی!
آدرس دبستان مالک اشتر در لینگ وبلاگ(http://amozesh20.blogsky.com/)به(http://malekashtar18.mihanblog.com)تغییر پیدا کرد.